خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کثیف
[صفت]
schmutzig
/ˈʃmʊt͡sɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: schmutziger]
[حالت عالی: schmutzigsten]
1
کثیف
خاکی، چرک
1.Das Handtuch ist schmutzig.
1. این حوله کثیف است.
2.Die schuhe sind schmutzig.
2. کفش ها خاکی هستند.
3.Leg bitte die schmutzige Wäsche in die Waschmaschine.
3. لطفا رخت های چرک را توی ماشین لباسشویی بگذار.
تصاویر
کلمات نزدیک
schmutzen
schmutz
schmusen
schmunzeln
schmuggler
schmutzige wäsche waschen
schmutzwasser
schmächtig
schmähung
schmälern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان