1 . آبروریزی کردن 2 . درباره گذشته دعوا کردن
[عبارت]

schmutzige Wäsche waschen

/ʃmʊtsɪgə vɛʃə vaʃən/

1 آبروریزی کردن علنا تهمت زدن

  • 1.Wie groß ist Ihre Sorge, dass jetzt in der Öffentlichkeit schmutzige Wäsche gewaschen wird?
    1. ناراحتی او چقدر بزرگ است که اکنون در جمع آبرو ریزی می‌کند؟
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "لباس‌های کثیف را شستن" است و به علت آنکه شستن لباس‌ها مسئله‌ای کاملا شخصی است و نباید در جمع بیان شود، کنایه از "در جمع آبروی کسی را بردن" دارد.

2 درباره گذشته دعوا کردن مسائل شخصی را در دعوا مطرح کردن

  • 1.Kurz nach ihrer Trennung waschten Carla und Roman schmutzige Wäsche.
    1. کمی بعد از طلاقشان، "کارلا" و "رمان" درباره گذشته خود دعوا کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان