خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محافظت
[اسم]
der Schutz
/ʃʊt͡s/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Schutze]
[ملکی: Schutzes]
1
محافظت
1.Alle reden heute über den Schutz der Umwelt.
1. همه امروز در مورد محافظت از محیط زیست صحبت می کنند.
2.Das ist ein guter Schutz gegen Kälte.
2. این یک محافظت خوب در مقابل سرما خوردگی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
schutt
schuster
schusseligkeit
schusselig
schuss
schutzengel
schutzhelm
schwabbelig
schwabbeln
schwabe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان