1 . ضعف
[اسم]

die Schwäche

/ˈʃvɛçə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Schwächen] [ملکی: Schwäche]

1 ضعف ناتوانی، عجز

مترادف و متضاد Schwachheit Schwächlichkeit Stärke
  • 1.Er hat eine unerklärliche Schwäche in seinen Beinen.
    1. او یک ناتوانی غیر قابل توصیف در پاهایش دارد.
  • 2.Jeder hat seine eigenen Talente und Schwächen.
    2. هر کسی توانایی‌ها و ضعف‌های خودش را دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان