1 . ضعیف
[صفت]

schwach

/ʃvax/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: schwächer] [حالت عالی: schwächste-]

1 ضعیف کم‌قدرت

مترادف و متضاد stark
  • 1.Der Motor ist zu schwach.
    1. این موتور خیلی ضعیف است.
  • 2.Die Tabletten sind zu schwach. Sie helfen nicht.
    2. این قرص‌ها خیلی ضعیف هستند. آن‌ها مؤثر نیستند.
  • 3.Ich bin noch nicht gesund. Ich fühle mich noch sehr schwach.
    3. من هنوز سلامتم را به دست نیاوردم. هنوز هم حس می‌کنم خیلی ضعیفم [هنوز هم خیلی احساس ضعف می‌کنم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان