خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسفنج
[اسم]
der Schwamm
/ʃvam/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Schwämme]
[ملکی: Schwamm(e)s]
1
اسفنج
1.Der Schwamm ist feucht.
1. این اسفنج مرطوب است.
2.Er wusch sein Auto mit einem Schwamm.
2. او ماشینش را با یک اسفنج شست.
تصاویر
کلمات نزدیک
schwall
schwalbe
schwager
schwafeln
schwach
schwammerl
schwammig
schwammigkeit
schwan
schwanger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان