1 . خودکفا
[اسم]

der Selbstversorger

/zˈɛlpstfɛɾzˌɔɾɡɜ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Selbstversorger] [ملکی: Selbstversorgers] [مونث: Selbstversorgerin]

1 خودکفا

  • 1.Die Bewohner lebten in extrem wirtschaftlicher Not und waren Selbstversorger.
    1. ساکنین در فقر اقتصادی شدیدی زندگی می‌کردند و خودکفا بودند.
  • 2.Die Küche war gut ausgestattet und erfüllte leicht unsere Bedürfnisse für Selbstversorger.
    2. آشپزخانه خیلی خوب مجهز شده بود و به‌راحتی نیازهای ما را برای خودکفا بودن برآورده می‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان