خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودکفا
[اسم]
der Selbstversorger
/zˈɛlpstfɛɾzˌɔɾɡɜ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Selbstversorger]
[ملکی: Selbstversorgers]
[مونث: Selbstversorgerin]
1
خودکفا
1.Die Bewohner lebten in extrem wirtschaftlicher Not und waren Selbstversorger.
1. ساکنین در فقر اقتصادی شدیدی زندگی میکردند و خودکفا بودند.
2.Die Küche war gut ausgestattet und erfüllte leicht unsere Bedürfnisse für Selbstversorger.
2. آشپزخانه خیلی خوب مجهز شده بود و بهراحتی نیازهای ما را برای خودکفا بودن برآورده میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rollstuhlfahrer
barrierefrei
hindernis
wetterextrem
auf einmal
bioprodukt
pflegeroboter
einfließen
aquaponik
gewächshaus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان