1 . سریال (تلویزیون) 2 . سری
[اسم]

die Serie

/ˈzeːʀiə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Serien] [ملکی: Serie]

1 سریال (تلویزیون)

  • 1.Meine Tochter liebt es, im Fernsehen Serien zu schauen.
    1. دختر من دوست دارد در تلویزیون سریال تماشا کند.

2 سری رشته، سلسله

  • 1.Das ist der fünfte Band einer Serie von Abenteuerromanen.
    1. این پنجمین جلد یک سری از رمان‌های ماجراجویانه است.
  • 2.eine Serie von Unfällen
    2. سلسله‌ای از تصادفات
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان