خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامهریز شهری
[اسم]
der Städteplaner
/ʃtˌɛtɛplˈɑːnɜ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Städteplaner]
[ملکی: Städteplaners]
[مونث: Städteplanerin]
1
برنامهریز شهری
1.Er arbeitete Gates als Städteplaner, sein Vater war Bauarbeiter.
1. او بهعنوان برنامهریز شهری کار میکند، پدرش کارگر ساختمان بود.
2.Städteplaner versuchen, das Schlimmste zu verhindern.
2. برنامهریزان شهری تلاش میکنند (از وقایع) ناگوار جلوگیری کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sprungübung
spreewald
spree
sprachnachricht
sporttrikot
stadtmeister
stadtmeisterschaft
stadtproblem
starthilfe
startseite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان