خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ستاره
[اسم]
der Stern
/ʃtɛʁn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Sterne]
[ملکی: Stern(e)s]
1
ستاره
1.Der Nachthimmel ist so klar, dass man alle Sterne deutlich erkennt.
1. آسمان شب آنقدر تمیز است که آدم می تواند تمام ستاره ها را واضح تشخیص دهد.
2.Heute sieht man viele Sterne am Himmel.
2. امروز آدم ستاره های زیادی در آسمان می بیند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sterling
steril
stereoanlage
stereo
sterblichkeit
sternschnuppe
sternzeichen
stethoskop
stetig
stets
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان