1 . پیوسته
[صفت]

stetig

/ˈʃteːtɪç/
غیرقابل مقایسه

1 پیوسته مداوم

مترادف و متضاد andauernd beständig dauernd
  • 1.Es war ein stetiger Anstieg bei den Verkaufszahlen der Firma zu verzeichnen.
    1. افزایش تعداد فروش پیوسته شرکت ثبت شد.
  • 2.Viele Städte stellen einen stetigen Anstieg der Einwohnerzahl fest.
    2. بسیاری از شهرها افزایش مداوم تعداد ساکنین را اعلام می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان