خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشانی
[اسم]
die Stirn
/ʃtɪʁn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Stirnen]
[ملکی: Stirn]
1
پیشانی
1.Das Kind hat Fieber. Seine Stirn ist ganz heiß.
1. این بچه تب دارد. پیشانی او کاملا داغ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
stipendium
stipendiengeber
stinksauer
stinkig
stinkfaul
stochern
stock
stockdunkel
stocken
stockfinster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان