خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راهبرد
[اسم]
die Strategie
/ʃtʀateˈɡiː/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Strategien]
[ملکی: Strategie]
1
راهبرد
استراتژی
1.Diese Strategie war zentral für unseren Erfolg.
1. این راهبرد برای موفقیت ما اساسی بود.
2.Wir haben neue Strategien formuliert.
2. ما راهبردهای جدیدی تنظیم کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
strauß
straucheln
strauch
stratosphäre
strategisch
straße
straßenbahn
straßenbahnfahrer
straßenbau
straßencafé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان