1 . ساختار
[اسم]

die Struktur

/ʃtʀʊkˈtuːɐ̯/
قابل شمارش مونث
[جمع: strukturen] [ملکی: struktur]

1 ساختار بافت

  • 1.Die Verkehrsstruktur in unserem Gebiet soll verbessert werden.
    1. ساختار حمل و نقل در منطقه ما باید بهبود یابد.
  • 2.Ein guter Aufsatz hat eine klare Struktur.
    2. یک مقاله خوب دارای یک ساختار مشخص است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان