خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تیم
[اسم]
das Team
/tiːm/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Teams]
[ملکی: Teams]
1
تیم
1.George Mason hat ein großartiges Team zusammengestellt.
1. "جورج میسون" یک تیم فوق العاده را کنار هم آورده است.
2.Ohne geeignetes Team ist es unmöglich.
2. بدون یک تیم مناسب این غیر ممکن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
taxiunternehmen
taxistand
taxifahrer
taxieren
taxi-app
teamarbeit
teambesprechung
teamchef
teamfähig
teamorientiert
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان