خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گونه جانوری
[اسم]
die Tierart
/tˈiːraɾt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Tierarten]
[ملکی: Tierart]
1
گونه جانوری
1.Die Prüfung wird an dieser Tierart durchgeführt.
1. آزمایش روی این گونه جانوری انجام میگیرد.
2.Jedes Jahr wird eine neue Pflanzen- oder Tierart entdeckt.
2. هر ساله یک گونه گیاهی یا جانوری جدید کشف میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
therme
theoriephase
textstelle
textskizze
textrand
tierchen
titelseite
tontechniker
touristenmasse
trachtenlauf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان