خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردشگری
[اسم]
der Tourismus
/tuˈʀɪsmʊs/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Tourismus]
1
گردشگری
توریسم
1.In dieser Gegend gibt es viel Tourismus.
1. در این منطقه گردشگری زیادی وجود دارد.
2.Tourismus bietet enorme Entwicklungschancen für Partnerländer.
2. گردشگری شانسهای توسعه فوقالعادهای برای کشورهای شریک ایجاد میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
touren
tour
toupieren
toupet
touch
tourismusbranche
tourismusmanagement
tourismusmesse
tourist
touristenattraktion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان