خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جریان تصادف
[اسم]
der Unfallhergang
/ˈʊnfalheːɐ̯ɡaŋ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: unfallhergänge]
[ملکی: unfallhergang(e)s]
1
جریان تصادف
جزئیات حادثه
1.Die Polizei sperrte die Straße sofort komplett, konnte aber zum Unfallhergang zunächst wenig sagen.
1. پلیس سریعا خیابان را کاملا مسدود کرد ولی بعد از آن درباره جریان تصادف افراد کمی توانستند صحبت کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
unfall
unfair
unethisch
unesco-welterbe
unerwünscht
unfallort
unfallstation
unfallstelle
unfehlbar
unfehlbarkeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان