خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محل سکونت
[اسم]
die Unterkunft
/ˈʊntɐˌkʊnft/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Unterkünfte]
[ملکی: Unterkunft]
1
محل سکونت
محل اقامت
1.Ich suche eine Unterkunft für vier Tage.
1. من بهدنبال یک محل اقامت برای چهار روز هستم.
2.Ich suche noch eine Unterkunft.
2. من هنوز دنبال یک محل اقامت میگردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
unterirdisch
unterhose
unterhemd
unterhaltung
unterhaltsam
unterlage
unterlassen
unterliegen
unterlippe
unterm pantoffel stehen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان