خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرهنگ سازمانی
[اسم]
der Unternehmenskultur
/ˌʊntɜnˈeːmənskˌʊltuːɾ/
قابل شمارش
مذکر
1
فرهنگ سازمانی
1.Die Firma war für ihre vorbildliche Unternehmenskultur bekannt.
1. شرکت به فرهنگ سازمانی نمونهاش معروف بود.
2.Schwerpunkt unserer Unternehmenskultur ist Loyalität.
2. وجه خاص فرهنگ سازمانیمان وفاداری است.
تصاویر
کلمات نزدیک
steinreich
hochtalentiert
exposee
es handelt sich um
es weit bringen
neugierde
zweites standbein
fachrichtung
ingenieurwesen
jus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان