1 . معاینه
[اسم]

die Untersuchung

/ʊntɐˈzuːxʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Untersuchungen] [ملکی: Untersuchung]

1 معاینه

  • 1.Ich habe morgen eine Untersuchung im Krankenhaus.
    1. من فردا یک (وقت) معاینه در بیمارستان دارم.
  • 2.Natürlich zahlt die Krankenkasse diese Untersuchung.
    2. البته که بیمه درمانی (هزینه) این معاینه را پرداخت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان