خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجتنابپذیر
[صفت]
vermeidbar
/fɛɐ̯ˈmaɪ̯tbaːɐ̯/
غیرقابل مقایسه
1
اجتنابپذیر
پرهیزکردنی
مترادف و متضاد
vermeidlich
unvermeidbar
1.Diese Fehler waren vermeidbar.
1. این اشتباهات اجتنابپذیر بودند.
2.Ein Großteil des Chaos in Europa war vollkommen vermeidbar.
2. بخش بزرگی از هرجومرج در اروپا کاملاً اجتنابپذیر بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
vermehrung
vermehren
vermarktung
vermarkten
vermachen
vermeiden
vermeidung
vermeintlich
vermengen
vermerk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان