1 . مخلوط کردن
[فعل]

verrühren

/fɛɐ̯ˈʁyːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: verrührte] [گذشته: verrührte] [گذشته کامل: verrührt] [فعل کمکی: haben ]

1 مخلوط کردن هم زدن

  • 1.Ich werde die Eier verrühren.
    1. من می‌خواهم تخم مرغ‌ها را مخلوط کنم.
  • 2.Soße mit Sahne verrühren
    2. سس با خامه را مخلوط کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان