خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدتر کردن
2 . بدتر شدن
[فعل]
verschlechtern
/fɛɐ̯ˈʃlɛçtɐn/
فعل گذرا
[گذشته: verschlechterte]
[گذشته: verschlechterte]
[گذشته کامل: verschlechtert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
بدتر کردن
1.Du hast unsere Situation noch verschlechtert!
1. تو شرایط ما را به مراتب بدتر کردی!
2
بدتر شدن
وخیم شدن
(sich verschlechtern)
1.Das Wetter hat sich verschlechtert!
1. آب و هوا بدتر شد!
تصاویر
کلمات نزدیک
verschlagen
verschlag
verschlafen
verschimmeln
verschießen
verschlechterung
verschleiß
verschleißen
verschleppen
verschleudern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان