1 . قابلیت درک
[اسم]

die Verständlichkeit

/fɛɐ̯ˈʃtɛntlɪçkaɪ̯t/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Verständlichkeit]

1 قابلیت درک توان فهم، قابلیت فهم

مترادف و متضاد Anschaulichkeit Deutlichkeit Einfachheit
  • 1.Der Text hat durch die vielfache Bearbeitung die Verständlichkeit verloren.
    1. متن به‌خاطر ویرایش مکرر قابلیت فهم را از دست داد.
  • 2.Verständlichkeit ist hier das wichtigste Kriterium.
    2. قابلیت درک در اینجا مهم‌ترین معیار است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان