1 . تبدیل شدن 2 . عوض شدن
[فعل]

verwandeln

/fɛɐ̯ˈvandl̩n/
فعل گذرا
[گذشته: verwandelte] [گذشته: verwandelte] [گذشته کامل: verwandelt] [فعل کمکی: haben ]

1 تبدیل شدن

  • 1.Das alte Haus wurde fast in einen Neubau verwandelt.
    1. خانه قدیمی تقریبا به یک ساختمان نوساز تبدیل شده‌است.

2 عوض شدن تغییر پیدا کردن، دگرگون شدن (sich verwandeln)

مترادف و متضاد sich ändern
  • 1.Kinder verwandeln sich gerne, indem sie sich verkleiden.
    1. کودکان واقعاً با لباس مبدل پوشیدن عوض می‌شوند.
  • 2.Seit ihrer Krankheit hat sie sich vollkommen verwandelt.
    2. او از زمان بیماری‌اش کاملاً تغییر کرده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان