خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستی
[قید]
von Hand
/fɔn hˈant/
غیرقابل مقایسه
1
دستی
بهصورت دستی
1.Der Agent muss das Gerät von Hand ausschalten.
1. افسر باید دستگاه را دستی خاموش کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
volksempfänger
vogelreservat
vogelart
vogel strauß
videofilm
vor ort
vorankommen
vorbeilaufen
vw-käfer
waldweg
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان