خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رد شدن
[فعل]
vorbeilaufen
/foːɾbˈaɪlˌaʊfən/
فعل بی قاعده ضعیف
فعل ناگذر
[گذشته: lief vorbei]
[گذشته: lief vorbei]
[گذشته کامل: vorbeigelaufen]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
رد شدن
1.Die Kinder laufen an meinem Haus vorbei.
1. بچهها از کنار خانه من رد میشوند.
2.Ich konnte nicht vorbeilaufen, ohne stehen zu bleiben und hallo zu sagen.
2. من نمیتوانستم رد شوم بدون اینکه بایستم و سلام بدهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorankommen
vor ort
von hand
volksempfänger
vogelreservat
vw-käfer
waldweg
walhai
walking
wanderfalke
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان