خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرآیند
[اسم]
der Vorgang
/ˈfoːɐ̯ˌɡaŋ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Vorgänge]
[ملکی: Vorgang(e)s]
1
فرآیند
جریان
1.Die Bewerbung um ein Stipendium ist ein komplizierter Vorgang.
1. درخواست برای یک بورس تحصیلی، فرآیندی پیچیده است.
2.einen Vorgang beobachten
2. فرآیندی را مشاهده کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
vorgabe
vorführung
vorführen
vorfinden
vorfilm
vorgarten
vorgeben
vorgebirge
vorgefasst
vorgehen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان