1 . پریروز
[قید]

vorgestern

/ˈfoːɐ̯ɡɛstɐn/
غیرقابل مقایسه

1 پریروز روز پیش از دیروز

  • 1.Der Unfall ist vorgestern passiert.
    1. حادثه پریروز اتفاق افتاده‌است.
  • 2.Er hat mich vorgestern angerufen.
    2. او پریروز با من تماس گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان