خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سخنرانی
[اسم]
der Vortrag
/ˈfoːɐ̯ˌtʀaːk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Vorträge]
[ملکی: Vortrag(e)s]
1
سخنرانی
ارائه (شفاهی)، کنفرانس
1.Der Schüler hielt einen Vortrag über die Klimaerwärmung.
1. دانش آموز یک ارائه شفاهی در مورد تغییرات آب و هوا انجام داد.
2.Ihr Vortrag war sehr interessant.
2. سخنرانی شما خیلی جالب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorteilscard
vorteilhaft
vorteil
vortag
vorsätzlich
vortragen
vortrefflich
vortrefflichkeit
vortäuschen
vorurteil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان