خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاریخ (چیزی را) جلو انداختن
2 . جلو رفتن
[فعل]
vorverlegen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تاریخ (چیزی را) جلو انداختن
2
جلو رفتن
تصاویر
کلمات نزدیک
vorverkaufsstelle
vorverkauf
vorvergangenheit
vorurteil
vortäuschen
vorwahl
vorwand
vorwarnen
vorwarnung
vorweg
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان