خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از قبل هشدار دادن
[فعل]
vorwarnen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
از قبل هشدار دادن
پیشآگاهی دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
vorwand
vorwahl
vorverlegen
vorverkaufsstelle
vorverkauf
vorwarnung
vorweg
vorwegnehmen
vorweihnachtszeit
vorweisen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان