1 . در این زمان
[حرف ربط]

währenddessen

/vɛːʁəntˈdɛsn̩/

1 در این زمان در طی این مدت

مترادف و متضاد dazwischen inzwischen mittlerweile
  • 1.Ich ging schwimmen. Währenddessen ging mein Mann spazieren.
    1. من به شنا رفتم. در این زمان شوهرم به پیاده‌روی رفت.
  • 2.Ich muss den Salat machen. Währenddessen kannst du ja den Tisch decken.
    2. من باید سالاد درست کنم. تو در طی این مدت می‌توانی میز را بچینی.
تصاویر
  •  تصویر währenddessen - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان