1 . ادویه‌دار کردن
[فعل]

würzen

/ˈvʏʁʦn̩/
فعل گذرا
[گذشته: würzte] [گذشته: würzte] [گذشته کامل: gewürzt] [فعل کمکی: haben ]

1 ادویه‌دار کردن ادویه اضافه کردن

مترادف و متضاد abschmecken nachwürzen
  • 1.Die meisten Gäste würzen ihren Tomatensaft mit Salz und Pfeffer.
    1. بیشتر مهمان‌ها آب گوجه خود را با نمک و فلفل ادویه‌دار می‌کنند.
  • 2.Man kann die Suppe mit Salz und Pfeffer würzen.
    2. سوپ را می‌توان با نمک و فلفل ادویه‌دار کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان