خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گونه
[اسم]
die Wange
/ˈvaŋə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Wangen]
[ملکی: Wange]
1
گونه
لپ
1.ein Kuss auf die Wange
1. یک بوسه بر گونه
2.Eine Träne lief ihr über die Wange.
2. اشکی بر گونهاش جاری شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wanze
wanne
wann treffen wir uns?
wann sind die bilder fertig?
wann müssen wir an bord sein?
wappen
wappentier
wappnen
ware
wareneingang
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان