خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نپذیرفتن
[فعل]
sich weigern
/ˈvaɪ̯ɡɐn/
فعل بازتابی
[گذشته: weigerte]
[گذشته: weigerte]
[گذشته کامل: geweigert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نپذیرفتن
قبول نکردن، امتنا کردن
1.Er weigerte sich, dem Polizisten seinen Führerschein zu zeigen.
1. او از نشان دادن گواهینامه اش به پلیس امتنا کرد.
2.Ich weigere mich diese Arbeit zu tun.
2. من نمی پذیرم این کار را انجام دهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
weiden
weide
weichmacher
weichlich
weichgekocht
weigerung
weihbischof
weihe
weihen
weiher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان