خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (با ماشین) جلو رفتن
[فعل]
weiterfahren
/ˈvaɪ̯tɐˌfaːʀən/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: fuhr weiter]
[گذشته: fuhr weiter]
[گذشته کامل: weitergefahren]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
(با ماشین) جلو رفتن
(مسیر را) ادامه دادن
1.Der Polizist gab mir das Zeichen, dass ich weiterfahren darf.
1. پلیس به من علامت داد که من باید مسیر را ادامه دهم.
2.Ich fahre noch zwei Stationen weiter.
2. من دو ایستگاه دیگر جلو میروم.
تصاویر
کلمات نزدیک
weiterentwicklung
weiterentwickeln
weiterbringen
weiterbildungsmöglichkeit
weiterbildung
weitergeben
weitergehen
weiterhin
weiterlaufen
weitermachen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان