خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پس دادن
2 . بیانکردن
3 . بازتولید کردن
[فعل]
wiedergeben
/ˈviːdɐˌɡeːbm̩/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: gab wieder]
[گذشته: gab wieder]
[گذشته کامل: wiedergegeben]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
پس دادن
برگرداندن
مترادف و متضاد
zurückgeben
zurückreichen
1.Du sollst ihm sein Messer wiedergeben.
1. تو باید به او چاقویش را پس بدهی.
2.Gib ihm das Buch sofort wieder!
2. فوراً کتاب را به او برگردان!
2
بیانکردن
اطلاعدادن، توصیفکردن
1.einen Vorgang falsch wiedergeben
1. فرآیندی را به اشتباه توصیفکردن
2.Er gab den Inhalt des Vortrags sinngemäß wieder.
2. او محتوای سخنرانی را به طور تقریبی بیان کرد.
3
بازتولید کردن
دوباره ایجاد کردن
1.Der Student konnte die Inhalte der Vorlesung wiedergeben.
1. دانشجو میتوانست محتوای سخنرانی را بازتولید کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
wiederfinden
wiedererkennen
wiederbekommen
wiederaufladbar
wieder auf die beine kommen
wiedergutmachen
wiederhaben
wiederheirat
wiederholen
wiederholung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان