خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشت پا
[اسم]
die Zehe
/ˈtseːə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Zehen]
[ملکی: Zehe]
1
انگشت پا
1.Du bist mit auf die Zehen getreten.
1. تو بر روی انگشتان پایت راه می روی.
تصاویر
کلمات نزدیک
zeh
zedernholz
zeder
zecke
zechen
zehenspitze
zehn
zehner
zehnfach
zehnmal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان