از این قید برای ازدیاد یا کمبود یک مقدار که قابل اندازهگیری و قابل قبول نیست، استفاده میشود.
2
بهسوی
بهطرف، بهسمت
مترادف و متضاد
in Richtung auf
1.Der Balkon geht nach dem Hof zu.
1.
بالکن بهسمت حیاط ادامه مییابد.
2.die Menschen drängten dem Ausgang zu.
2.
مردم بهسمت در خروجی فشار میآوردند.
توضیحاتی در رابطه با قید zu
از این قید برای مشخصکردن جهت حرکت به سمت یک هدف یا مکان استفاده میشود؛ باید توجه داشت که از این قید بعد از اسم اشارهشده استفاده میشود و طبیعتاً مانند حرف ربط تأثیر گرامری بر اسم بعد از خود نمیگذارد.
3
بسته
مترادف و متضاد
geschlossen
zu sein
بسته بودن
1.
Das Museum ist bereits zu.
1.
موزه حالا بسته است.
2.
Die Tür ist zu.
2.
در بسته است.
3.
Ihre Augen waren zu.
3.
چشمهایش بسته بودند.
توضیحاتی در رابطه با قید zu
از این قید در معنای (بستن) در دو حالت متفاوت میتوان استفاده کرد.
1. حالت دستوری برای اینکه چیزی که باید بسته شود یا بسته بماند؛ در این عبارت قسمتی از جمله حذف شدهاست و در زبان عامیانه از آن استفاده میشود.
"!Augen zu" (چشمها را ببندید!)
"!Tür zu" (در را ببندید!)
4
یالا
زود باش
مترادف و متضاد
weiter
dann zu!
زود باش!
Du wolltest mir was vorsingen, dann mal zu!
تو میخواستی چیزی برای من بخوانی، پس یالا!
nur zu!
فقط زود باش!
Du kannst damit beginnen, nur zu!
تو میتوانی این را شروع کنی، فقط زود باش!
توضیحاتی در رابطه با قید zu
از این قید در این معنا برای بیان یک دستور یا حکم برای شروع یک کار یا ادامه آن در زبان عامیانه میتوان استفاده کرد.
[حرف اضافه]
zu
/t͡suː/
[همراه: dative]
5
در (زمان)
در طول
مترادف و متضاد
während
zum Essen
هنگام غذا خوردن
Ich trinke zum Essen ein Bier.
من در هنگام غذاخوردن آبجو مینوشم.
zu Anfang
در ابتدا
Zu Anfang des Jahres beschlossen sie, gemeinsam eine Galerie zu eröffnen.
آنها در ابتدای سال تصمیم گرفتند که با هم یک گالری افتتاح کنند.
zu jemandes Zeit
در زمان کسی
1.
Zu meiner Zeit galten noch andere Werte.
1.
در زمان من ارزشهای دیگر هم در نظر گرفته میشدند.
2.
Zu meiner Zeit war das anders.
2.
در زمان من این متفاوت بود.
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه zu
از این حرف اضافه برای مشخصکردن لحظه در یک بازه زمانی که در آن اتفاقی رخ میدهد، استفاده میشود.
باید توجه داشت که این حرف اضافه همیشه با مفعول غیرمستقیم (Dativ) ظاهر میشود.
6
به (محل)
به سمت، پیش
مترادف و متضاد
nach
1.Gehen Ihre Kinder noch zur Schule?
1.
آیا بچههای شما هنوز به مدرسه میروند؟
2.Ich bringe Sie zum Bahnhof.
2.
من تو را به ایستگاه راهآهن میبرم.
3.Ich muss morgen zur Post gehen.
3.
من باید فردا به اداره پست بروم.
zu jemanden
سمت [پیش] کسی
1.
Das Kind läuft zu seiner Mutter.
1.
بچه به سمت مادرش میدود.
2.
Er kommt morgen zu mir.
2.
او فردا پیش من میآید.
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه zu
از این حرف اضافه برای مشخصکردن جهت یک حرکت به سمت یک هدف مشخص استفاده میشود؛ به عبارتی دیگر برای اشاره به یک مکان میتوان از این حرف اضافه استفاده کرد.
باید توجه داشت که این حرف اضافه همیشه با مفعول غیرمستقیم (Dativ) ظاهر میشود.
7
در (محل)
zu Hause
در خانه
Wann sind Sie zu Hause?
چه زمانی در خانه هستید؟
zu Linken/Rechten
در سمت چپ/راست
Sie saß zu seiner Linken.
او در سمت چپش نشست.
8
به
در مقابل
A zu B
آ به ب [آ در مقابل ب]
Das Spiel endete 2 zu 1.
بازی 2 به 1 تمام شد.
zu null
صفر-صفر
1.
Sie haben schon wieder zu null gespielt.
1.
بازی آنها دوباره صفر-صفر شد.
2.
Unsere Mannschaft hat 2 zu 1 gewonnen.
2.
تیم ما 2 به 1 برد.
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه zu
از حرف اضافه "zu" به معنای (به، در مقابل) برای بیان مقدار، تعداد و همچنین مقایسه دو مقدار با یکدیگر استفاده میشود.
باید توجه داشت که این حرف اضافه همیشه با مفعول غیرمستقیم (Dativ) ظاهر میشود.
9
برای
مترادف و متضاد
anlässlich
aus Anlass
für
wegen
1.Gib mir bitte ein Stück Papier zum Schreiben.
1.
یک تکه کاغذ به من برای نوشتن بده.
2.Was schenken Sie ihnen zu Weihnachten?
2.
چه چیزی برای آنها برای کریسمس میفرستید؟
3.Wünschen Wasser zum Waschen?
3.
آب برای شستن میخواهید؟
etwas zu essen/trinken
چیزی برای خوردن/نوشیدن
Hast du etwas zu trinken?
آیا چیزی برای نوشیدن داری؟
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه zu
از حرف اضافه "zu" به معنای (برای) برای بیان هدف، دلیل و نتیجه یک عمل استفاده میشود.
".Er rüstet sich zu einer Reise" (او برای یک سفر آماده میشود.)
باید توجه داشت که این حرف اضافه به واژه بعد از خود نقش دستوری مفعولی غیرمستقیم (Dativ) را نسبت میدهد.
10
با
از طریق
zu Schiff/Pferd
با کشتی/اسب
1.
Sie kamen zu Pferd.
1.
آنها با اسب آمدند.
2.
Sie wollen zu Schiff reisen.
2.
آنها میخواهند با کشتی سفر کنند.
zu Fuß
پیاده [با پای پیاده]
Wir gehen zu Fuß.
ما پیاده میآییم.
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه zu
برای بیان شیوه و روش انجام یک جابهجایی از حرف اضافه "zu" به معنای (با، از طریق) استفاده میشود.
باید توجه داشت که این حرف اضافه به واژه بعد از خود نقش دستوری مفعولی غیرمستقیم (Dativ) را نسبت میدهد.
11
بهعنوان
مترادف و متضاد
als
jemanden zu etwas (Dat.) wählen/machen
کسی را بهعنوان چیزی انتخاب کردن
Er machte mich zu seinem Stellvertreter.
او من را بهعنوان نمایندهاش تعیین کرد.
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه zu
حرف اضافه "zu" به معنای "بهعنوان" را میتوان مترادف با واژه "als" دانست. برای نسبت دادن یک واژه به یک عمل یا اقدام از این واژه استفاده میشود.