خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منزل
[اسم]
das Zuhause
/ʦuˈhaʊ̯zə/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Zuhause]
1
منزل
خانه
1.Diese Wohnung ist nun bis auf Weiteres mein Zuhause.
1. این آپارتمان از حالا تا بعد خانه من است.
2.Ich fühle mich hier wohl. Das ist mein Zuhause.
2. من اینجا احساس راحتی می کنم. اینجا خانه من است.
تصاویر
کلمات نزدیک
zuhauen
zuhalten
zuhaben
zugänglich
zugvogel
zuhilfenahme
zuhängen
zuhören
zuhörer
zukleben
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان