خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیک شدن
[فعل]
zukommen
/ˈt͡suːˌkɔmən/
فعل ناگذر
[گذشته: kam zu]
[گذشته: kam zu]
[گذشته کامل: zugekommen]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
نزدیک شدن
1.Ganz langsam komme ich auf sie zu.
1. من بهآرامی به او نزدیک شدم.
2.Sie kam mit schnellen Schritten auf uns zu.
2. او با قدمهایی سریع به ما نزدیک شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
zuknöpfen
zuknallen
zukleben
zuhörer
zuhören
zukunft
zukunftsplan
zukunftstechnologie
zukünftig
zulage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان