خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اختصاص دادن
[فعل]
zuordnen
/ˈtsuːˌɔʁtnən/
فعل گذرا
[گذشته: ordnete zu]
[گذشته: ordnete zu]
[گذشته کامل: zugeordnet]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
اختصاص دادن
جور کردن
مترادف و متضاد
eingliedern
einordnen
gruppieren
jemanden/etwas etwas (Dat.) zuordnen
به کسی/چیزی چیزی را اختصاص دادن [با چیزی جور کردن]
1. Der Lehrer ordnete jeder Gruppe ein Projekt zu.
1. معلم به هر گروه یک پروژه اختصاص داد.
2. Ordnen Sie bitte die Bilder den Texten zu.
2. لطفاً عکسها را با متنها جور کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
zuoberst
zunächst
zunichte
zungenpiercing
zunge
zuordnung
zupfen
zur kenntnis nehmen
zur sprache bringen
zur sprache kommen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان