خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برگشتن
[فعل]
zurückwandern
/tsuːrˈʏkvˌandɜn/
فعل گذرا
[گذشته: wanderte zurück]
[گذشته: wanderte zurück]
[گذشته کامل: zurückgewandert]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
برگشتن
بازگشتن
1.Die gleichen Männer sah ich jede Nacht zurückwandern.
1. من همان مردها را دیدم که هر شب برمیگشتند.
2.Wir können auch denselben Weg zurückwandern.
2. ما میتوانیم از همان راه هم باز گردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
zurücknehmen
zungenbrecher
zueinanderfinden
zeitform
zehn-finger-system
zusammenschlagen
zusammenzählen
aktentasche
kognitiv
haptisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان