خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشدستی کردن
[فعل]
zuvor_kommen
فعل گذرا و ناگذر
1
پیشدستی کردن
جلو (چیزی) را پیشاپیش گرفتن، (چیزی) را پیشگیری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
zuvor
zuviel
zuversichtlich
zuversicht
zuverlässigkeit
zuvorkommend
zuvorkommenheit
zuwachs
zuwachsrate
zuwanderer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان