1 . اقامت 2 . توقف
[اسم]

der Aufenthalt

/ˈaʊ̯fʔɛnthalt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Aufenthalte] [ملکی: Aufenthalt(e)s]

1 اقامت

مترادف و متضاد Anwesendsein Verweilen
  • 1.Ich habe meinen Aufenthalt hier sehr genossen.
    1. من از اقامتم در این‌جا خیلی لذت بردم.
  • 2.Unser Aufenthalt in London war sehr zu kurz.
    2. اقامت ما در لندن خیلی کوتاه بود.
  • 3.Wir wünschen Ihnen einen angenehmen Aufenthalt.
    3. برای شما اقامت خوشی را آرزو می‌کنیم.
کاربرد واژه Aufenthalt به معنای اقامت
واژه Aufenthalt در این کاربرد می‌تواند به دو مفهوم اشاره کند. معنای اول آن به اقامت داشتن و ماندن در یک محل اشاره می‌کند. معمولاً با تأکید بر این‌که شب را آن‌جا خواهید گذراند. مثلاً "Vorübergehender Aufenthalt" (اقامت موقت)، "einen Aufenthalt über 2 Nächte" (یک اقامت بیش از دو شب)
معنای دوم آن به حضور فیزیکی در یک محل یا بودن در یک محل اشاره می‌کند. مثلاً در عبارت "Der Aufenthalt in den Bergen" (بودن در کوه‌ها)
البته این دو معنی بسیار به هم نزدیک هستند و به‌صورت کلی به ماندن در یک محل اشاره می‌کنند.

2 توقف ایست

مترادف و متضاد Abwarten Verzögerung
  • 1.Der Zug hat in München nur 20 Minuten Aufenthalt.
    1. قطار در مونیخ تنها 20 دقیقه توقف داشت.
  • 2.In Hannover haben Sie 40 Minuten Aufenthalt.
    2. شما در "هانوور" یک توقف 40 دقیقه‌ای دارید.
کاربرد واژه Aufenthalt به‌عنوان توقف
Aufenthalt در این معنی توقف است. این واژه معمولاً در این معنی برای قطارها استفاده می شود و به میزان زمانی اشاره می‌کند که قطار پیش از حرکت در یک ایستگاه می‌ماند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان