1 . پشت (چیزی) پنهان بودن
[فعل]

da­hin­ter­ste­cken

/daˈhɪntɐˈʃtɛkn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: steckte dahinter] [گذشته: steckte dahinter] [گذشته کامل: dahintergesteckt] [فعل کمکی: haben ]

1 پشت (چیزی) پنهان بودن

  • 1.Ich bekomme ständig anonyme Briefe. Wer kann nur dahinterstecken?
    1. من دائما نامه‌های ناشناسی دریافت می‌کنم. واقعا چه کسی می‌تواند پشت آن پنهان باشد؟
  • 2.Man weiß nicht, was eigentlich dahintersteckt.
    2. کسی نمی‌داند که واقعا چه چیزی پشت آن پنهان است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان