[حرف اضافه]

gegen

/ˈɡe.ɡən/
[همراه: accusative]

1 مخالف

مترادف و متضاد wider
gegen etwas (Akk.) sein
مخالف چیزی بودن
  • 1. Das ist gegen die Vorschrift.
    1. این مخالف قانون هست.
  • 2. Ich bin gegen die neuen Arbeitszeiten.
    2. من مخالف ساعات کار جدید هستم.
  • 3. Ich bin gegen diese Lösung.
    3. من مخالف این راه‌حل هستم.

2 مقابل در مقابل

  • 1.Sie müssen gegen den Hunger in der Welt kämpfen.
    1. آن‌ها باید مقابل گرسنگی در دنیا بجنگند.
  • 2.Wer spielt gegen wen?
    2. کی مقابل کی بازی می‌کند؟

3 به سمت در جهت

مترادف و متضاد in Richtung auf zu
  • 1.Ich bin gegen einen Baum gefahren.
    1. من به سمت یک درخت رانندگی کردم.
  • 2.Sie ging langsam gegen die Tür.
    2. او آرام‌آرام به سمت در رفت.

4 برای درمان برای بهبود

مترادف و متضاد für
Medikament/Mittel gegen (Krankheit)
دارو برای درمان (بیماری)
  • 1. Gegen diese Krankheit ist noch kein Kraut gewachsen.
    1. برای درمان این بیماری هنوز هیچ گیاهی روییده نشده‌است.
  • 2. Haben Sie ein Mittel gegen Grippe?
    2. آیا دارویی برای درمان آنفولانزا دارید؟

5 در ازای با

مترادف و متضاد im Austausch für
  • 1.Diese Arznei ist nur gegen Rezept erhältlich.
    1. این دارو فقط با نسخه پزشک در دسترس است.
  • 2.Wir liefern nur gegen bar.
    2. ما فقط در ازای پول نقد تحویل می‌دهیم.

6 حدود (ساعت)

مترادف و متضاد ungefähr
  • 1.Ich bin gegen 14 Uhr wieder da.
    1. من حدود ساعت 14 دوباره اینجا هستم.
  • 2.Wir treffen uns gegen acht Uhr.
    2. ما همدیگر را حدود ساعت هشت ملاقات می‌کنیم.

7 نسبت به

مترادف و متضاد im Vergleich zu
  • 1.Gegen dich bin ich noch ein Anfänger.
    1. من نسبت به تو هنوز خیلی تازه‌کار هستم.
  • 2.Gegen gestern ist es heute kalt.
    2. امروز هوا نسبت به دیروز سرد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان