[صفت]

grün

/ɡʁyːn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: grüner] [حالت عالی: grünste-]

1 سبز سبز رنگ

  • 1.Gras, Frösche und Kiwis sind grün.
    1. چمن، قورباغه و کیوی‌ها سبز رنگ هستند.
  • 2.Sie hat jetzt ein grünes Auto.
    2. او حالا یک ماشین سبز دارد.

2 نارس کال

مترادف و متضاد reif
  • 1.Das Obst ist grün.
    1. میوه نارس است.
  • 2.Diese Äpfel sind noch grün.
    2. این سیب‌ها هنوز کال هستند.

3 کم‌تجربه تازه‌کار

مترادف و متضاد unerfahren reif
  • 1.Dazu bist du noch viel zu grün!
    1. تو برای این کار هنوز خیلی کم‌تجربه‌ای!
  • 2.Der Junge ist grün.
    2. آن جوان تازه‌کار است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان